نوشین طاهرانپور مدرس دانشگاه و فارغ التحصیل رشته پژوهش هنر در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی خطوط درباره پیشینه جشن نوسره گفت: طبق آنچه از شاهنامه فردوسی برمی آید ما در زمانهای قدیم چهار فصل نداشته ایم یک فصل تابستان داشتیم که خیلی کوتاه بود و یک زمستان خیلی طولانی.
این «زمستان» به دو زمستان تقسیم میشد که به آنها «زمستان کوچک» و «زمستان بزرگ» میگفتند.
در زمانهای قدیم به دلیل آن که آتش هنوز کشف نشده بود و آتش وجود نداشت همه از شدت سرما یخ میزدند و مردم از گرسنگی و سرما میمردند.
در فصل زمستان شکار حیوانات امکان پذیر نبود، چون به علت برودت زیاد هوا مردم نمیتوانستند بیرون بروند و اگر هم بیرون میرفتند حیوانات از سرما به لانه هایشان پناه برده بودند و در دسترس نبودند که شکار شوند.
در آن زمان «هوشنگ» پادشاه ایران زمین بود و «هوشنگ» برای این که مردم سرزمین ایران را از گرسنگی نجات دهد با لشکرش که حدود ۱۰۰ نفر بوده اند راهی دشت و بیابان میشود.
«لشکر هوشنگ» همینطور در دل تارکی و سرما در جستجوی شکار بود که میبینند از کنار کوهی، ماری بزرگ و قوی جثه ظاهر شده و به آنها نگاه میکند.
«هوشنگ» برای این که مار را از خود و لشکریان دور کند سنگی را به طرف مار پرتاب میکند.
مار خودش را از مسیر سنگ منحرف میکند و سنگ روی سنگ دیگری اصابت میکند. از برخورد دو تا سنگ، آتش به وجود میآید!
این گونه میشود که «هوشنگ» و سپاهش آتش را میبینند و از گرما و نور روشنایی آن آتش خوشحال میشوند و آتش را برمی دارند و برای مردمشان به ارمغان میآورند و برای آن که همه بتوانند از آتش استفاده کنند آتش را درون معبد قرار میدهند تا هر کس به آتش احتیاج دارد به معبد مراجعه کند.
به این ترتیب مردم توانستند با استفاده از آتش تا دیروقت بیدار بمانند، زیرا که روشنایی وجود داشت و با گرمای آتش میتوانستند خود را گرم کنند و حتی میتوانستند در کنار آتش اوستا بخوانند و به دعا و نیایش بپردازند.
به همین دلیل است که گاهی برخی افراد ادعا میکنند که زرتشتیان آتش پرست هستند این در حالی است که زرتشتیان قدر آتش را میدانند و به آتش احترام میگذارند به دلیل آن که میدانند دلیل بقای عمرشان همین آتش است.
آتش مردم را گرم کرد، همچنین نور را برای مردم تامین کرد و مردم زندگی شان را مدیون آتش میدانستند و ما آتشگاههایی داریم که هنوز روشن هستند.
البته قبلا با استفاده از چوب و هیزم آتش روشن میکردند و در این روزگار با استفاده از گاز آتش را روشن میکنند البته هنوز در بعضی معابد زرتشتی آتش را به وسیله هیزم روشن نگه میدارند.
پنجم بهمن ماه و در اوج سرمای زمستان زرتشتیها که در واقع مردم ایران بودند دور هم جمع میشدند.
جشنهای ایران به هیچ دینی مرتبط نیست. مردم قبل از آن که دینی داشته باشند جشن میگرفته اند و دور هم جمع میشده اند برای تغییر روحیه شان، برای شکرگزاری از نعمتهای خداوند، برای این که با هم باشند و با یکدیگر آشنا باشند و با همدیگر شادیها را شریک باشند جشنهای زیادی وجود داشته است.
۵ بهمن مردم جشن میگرفته اند و این جشن با عنوان جشن نوسره شناخته میشد که در این روز آتش روشن میکردند دور آن مینشستند و شکرگزاری میکردند.
این جشنها جزو جشنهایی است که اصولا دیگر به صورت عمومی و گسترده برگزار نمیشوند و در بعضی شهرها مثل شیراز «جشن نوسره» هنوز برگزار میشود.
جشن نوسره پنج روز قبل از جشن سده است، جشن سده جشن بزرگتری است و تعداد افراد بیشتری در دهم بهمن گرد هم میآیند و از خوراکیهایی که دارند استفاده میکنند و خدا را شکر میکنند.
امروزه هر دو جشن «نوسره» و «جشن سده» به صورت همزمان در دهم بهمن ماه برگزار میشود و خیلی به ندرت کسانی باشند که این دو جشن را به صورت مجزا برپا کنند. در مورد مراسم این جشنها به فعالیت دیگری اشاره نشده و ثبت نشده است.
در شاهنامه فردوسی افسانه ای وجود دارد که نوشین طاهرانپور مدرس دانشگاه و فارغ التحصیل هنر آن را به زبان ساده بیان می کند . به نظر می رسد در اصابت دو سنگ جرقه آتش دیده شده و چه بسا که با سنگ چخماق یا سنگ آتش زنه ایرانیان طی این اتقاق آشنا می شوند و آنچه برای مردم به ارمغان می برند احتمالا سنگی است که قدرت تولید آتش را دارد اما به دلیل افسانه بودن این مطلب به اینصورت به شعر درآمده است که شاهد بودید.