به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط ؛ جدیدترین موج افزایش قیمت بلیت تئاتر و موسیقی- که آشکارا با اعلام رسمی و چراغ سبز روزنامه رسمی دولت در حدود دو ماه پیش رقم خورده- این روزها در حال گرفتن همین تتمه مخاطبان اجراهای زنده موسیقی و تئاتر است. اعداد و ارقامی که در وادی موسیقی گاه تا 700 هزار تومان برای یک اجرای یک ساعت و نیمه؛ و در سالنهای تئاتر هم تا حوالی دویست هزار تومان برای اجراهای بیبازیگر و البته همان 700 هزار تومان برای کنسرت- نمایشهایی چون «سی» رسیده است.
کارشناسان چه میگویند؟
شهرام گیلآبادی کارگردان تئاتر و مدیر عامل سابق خانه تئاتر گرانی قیمت بلیت تئاتر را دلیل اصلی افت کیفی و فرهنگی تئاتر میداند. او میگوید: نرخگذاری موضوع بسیار پیچیدهای است؛ باید تورم و قیمتهای سرسامآور تولید را برای تعیین حداقل و حداکثر قیمت بلیت در نظر گرفت. اما این را هم باید درنظر داشت که قیمتها به شدت نجومی شدهاند و گران شدن تولید تئاتر هم مربوط به تورم جامعه و گرانی است. و برای این که آسیب این ماجرا تنها به تماشاگر نخورد، دولت باید پیش بیاید و دست به حمایت از تئاتر بزند. در واقع یکی از موضوعات اساسی که باید مدنظر قرار گیرد همین موضوع ورود دولت به مساله است. به خصوص که تئاتر مانند سینما نیست که بتواند به صورت فراگیر در سالنهای مختلف اجرا شود و نفع مالی برای گروه به همراه بیاورد. ولی با این حال متاسفانه وجوه حمایتی روز به روز کمتر میشود و این سیاست غلط، تاثیر خود را روی کیفیت تولید، محتوا و قیمت بلیت میگذارد. این در حالی است که تئاتر در تمام دنیا مورد حمایت جدی دولت است که باعث میشود حقوق مصرف کننده هم بیشتر رعایت شود. اگر حمایت از تئاتر به سمتی برود که در حال حاضر میبینیم متاسفانه شاهد عواقب وخیمی خواهیم بود که نمیتوان جلویش را گرفت. ادارهکل هنرهای نمایشی توان لازم را برای انجام اموری که سیاستگذاری میکند ندارد و وزارت ارشاد و دولت باید در این زمینه کمکش کنند- که یکی از این وجوه، وجوه اعتباری و مالی است...
از نظر سجاد تابش، کارگردان تئاتر نیز گرانی بلیت عامل اصلی افت کیفی تئاتر است. او در زمینه افزایش مداوم قیمت بلیت تئاتر میگوید: یادم میآید که قدیمها وقتی کسی که کار تئاتر میکرد دغدغه مالی نداشت و میدانست که دولت و ادارهکل هنرهای نمایشی بخشی از هزینههایش را تامین میکنند و در نتیجه میزان فروش یا «نفروختن» برایش دغدغه نبود و برای همین، تمام تبلیغاتش در راستای «دیده شدن» نمایش بود نه فروش. وقتی برای دیده شدن کار تلاش کنی، منطقیتر و اصولیتر کار و حتی تبلیغات میکنی اما امروز برای فروش بیشتر، کارگردانها دست به دامان هر ماجرایی میشوند. مثلا دستمزد بازیگران خیلی عجیب و غریب شده و هر کسی هر عددی میخواهد، میدهد. طوری که عدد دادن بازیگران برای دستمزدشان شبیه تاس انداختن شده است؛ اما آن موقع هیچ کسی نمیتوانست هزار تومان بیشتر از آنچه در قراردادهای تیپ مشخص شده بود بخواهد. نبودن این تیپ امروز باعث شده هر بازیگری که در کارهای تصویری بازی کرده برای اولین حضورش در تئاتر، دستمزدی را طلب کند که یک بازیگر تئاتری با ۱۵ سال سابقه جرات بیان چنین رقمی را برای دستمزد خود ندارد! جدای از این، افزایش قیمت بلیت تئاتر نسبت به گذشته هم برمیگردد به مسائل اقتصادی. قضاوت درباره این مساله آنقدر راحت نیست که بگوییم نباید بلیت تئاتر گران شود؛ در شرایطی که کارگردان نمیتواند هزینههای تولیدش را برگرداند به ناچار بلیت باید گران شود تا خرجی که کرده به این وسیله تامین شود. در نتیجه رقم فعلی بلیت بسیاری از تئاترها، عددی معقول است. اما سوال اصلی و مهمتر این است که آیا این عدد برای مخاطب هم قابل پرداخت است؟ کاهش تعداد تماشاگران نشان میدهد که پاسخ به این سوال متاسفانه «خیر» است.