پایگاه خبری تحلیلی خطوط: به خلاف ظاهر امور، توافق برجام در حال تبدیل شدن به یک گره کور است. این توافقنامه هم اکنون نیمهجان و در اغمای سنگین است. برای احیای آن، روحش باید به جسمش بازگردد، کاری که مستلزم کوششی همهجانبه و مبتنی بر اعتماد متقابل است، یعنی دقیقاً همان چیزی که در فضای کنونی به ندرت دیده میشود! از نگاه جمهوری اسلامی، برجام اصولاً روحی ندارد که بخواهد به جسمش بازگردد! از این منظر، برجام توافقی در مورد کاهش موقت فعالیتهای هستهای ایران در برابر تجارتِ بدون مانع با جامعة بینالمللی است و جز این، هیچ وجه و بُعد دیگری ندارد. بنابراین، از نگاه آنان برجام فقط یک جسم است که به جای احیاء، فقط باید دیده شود و مورد توجه قرار گیرد و این هم کاری آسان و یک شبه است! طرف مقابل، اما از همان ابتدا، روحی برای برجام قائل بوده است. از چشم آنان، برجام انداموارهای زنده است و حیات آن هم به نوع کارکرد روحش بستگی دارد. طبق این تلقی، اقتضای کارکرد صحیح روح برجام این است که راه را برای «بازگشت ایران به جامعة جهانی» یا به عبارتی فاصله گرفتن جمهوری اسلامی از سیاستهای چهار دهة گذشتة خود هموار کند و در نهایت به خصومت بین آن با آمریکا و متحدانش پایان دهد. به زبانی دیپلماتیکتر، از نگاه جمهوری اسلامی، برجام توافقی تاکتیکی برای عبور از گرداب تحریمهاست، اما از نگاه طرف غربی، توافقنامهای استراتژیک به منظور حل اختلافات بنیادی با ایران از طریق گشودن مسیر دیپلماسی است. ظاهرا برخی از مقامهای جمهوری اسلامی بهخصوص در دولت، علاقهای به اذعان به این تلقی دوگانه و حتی بعضا متضاد از برجام از سوی دو طرف مناقشه ندارند و به محض آشکار شدن علایم پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بازگشت به برجام و لغو تحریمها را چنان نزدیک یافتند که سطح انتظارات مردم را از این موضوع تا حد اغفال عمومی بالا بردند! این اغفال عمومی، خود نشانگر بیتابی مقامهای دولتی برای لغو تحریمهاست و این بیتابی نیز به نوبة خود از نگرانی عمیق پشت پردة آنها از وخامت حال اقتصاد کشور حکایت دارد؛ یعنی همان نکتهای که محمد باقر نوبخت به طرز ناشیانهای آن را در جریان دفاع از لایحة بودجه در سطح مجلس افشا کرد و خطاب به قالیباف گفت: مگر شما گزارشهای کاملا سری در مورد وضع اقتصاد کشور را نخواندهاید؟ طبعاً این اوضاع، چیزی نیست که از چشم طرف مقابل پنهان مانده باشد. آنها با صبر و حوصله در حال ترسیم خطوط اصلی دیپلماسی مشترک خود برای فعال کردن «روح برجام» در صورت احیای آن هستند. در واقع حرف مقامهای آمریکایی و اروپایی این است که آیا ایران نهایتا به رفع اختلافات بنیادی خود با آنها از طریق دیپلماسی، تمایلی واقعی دارد یا خیر؟ پاسخ طرف ایرانی تا این لحظه به این پرسش مشخص نیست! حسن روحانی و محمد جواد ظریف بعضا با زبانی پاسخ میدهند که گویی ایران آمادة چنین اقدامی است. از نگاه متحدان غربی، مصوبه مجلس ایران با عنوان «قانون راهبردی برای لغو تحریمها» نشان از بیعلاقگی برای ورود به دیپلماسی مؤثر است چراکه به نظر آنان، این مصوبه چیزی جز تلاش برای وادار کردن آمریکا به لغو سریع تحریمها از موضع تهدید نیست. در حقیقت همة علاماتی که تاکنون دولت جو بایدن در مورد برجام از خود نشان داده است؛ چیزی جز ترسیم خطوط کلی مسیر دیپلماتیک و زمینهسازی برای اجماع با متحدان خود به قصد کشف هدف نهایی و نیات واقعی جمهوری اسلامی در مورد غایت برجام نیست. به هر حال، جمهوری اسلامی برای تعیین تکلیف خود و طرف مقابل، لازم است در این باره تصمیم روشنتری بگیرد و آن را به طور علنی اعلام کند. در حقیقت تا لحظهای که سیاست اصلی نظام در این مورد رسما اعلام نشود، دم زدن از لغو قریبالوقوع تحریمها آنگونه که علی ربیعی سخنگوی دولت اخیرا مطرح کرده است، چیزی برای اقناع عمومی به حساب نمیآید!
احمد زیدآبادی روزنامه نگار و فعال سیاسی/آرمان ملی