۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۹
تعداد بازدید: ۱۲۲۱۹۹
نقطه ثقل دکترین واشنگتن در قبال ایران اسلامی، استحاله است. به گونه‌ای که دیگر در بطن، اثری از انوار روح‌افزای انقلاب نباشد؛ هر چند که در صورت، نام‌هایی باقی بماند. کیسینجر مُرد. اما نه تنها کیسینجر که بسیاری از افراد دیگر هم پیش‌بینی کرده بودند که اسرائیل، آینده‌ای نخواهد داشت. اگر آمریکا به حمایت خود ادامه دهد، صرفا ساختار غصبی‌اش دیرتر محو می‌شود. اگر حمایت نکند، زودتر.
کد خبر: ۹۳۵۷

پایگاه خبری تحلیلی خطوط؛

حامد رحیم‌پور در یادداشت روز امروز خراسان با عنوان کیسینجر و جمهوری اسلامی نوشت: چند سال قبل، در دورانی که هیئت ایرانی به مناسبت مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر می‌بُرد، برای جمع محدودی، برنامه‌ای به منظور دیدار با دیپلمات ارشد ایالات متحده هماهنگ شد؛ وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون و جرالد فورد طی سال‌های ۶۹ تا ۷۷ میلادی و کوهی از انواع تجارب دیپلماتیک، نظامی و امنیتی. کسی نبود جز هنری آلفرد کیسینجر. عموما یکی از ویژگی‌های گفت‎وگو و همنشینی با استراتژیست‌ها، سنگینی مباحث است. در آن جلسه‌ خاص و نسبتا طولانی، مباحث جدی و عمیقی مطرح شد؛ هر چند کهولت و سن بالای وی اجازه تداوم را نمی‌داد، اما تعدد پرونده‌های مفتوحه در روابط تقابلی دوجانبه بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده به طور مداوم نمی‌گذاشت گفت‎وگوها ذیل Chatham House Rule پایان یابد. پس از آن که قدری در باب اتمسفر روابط دوجانبه گفت‎وگو شد، کیسینجر جمله‌ای خاص در باب روابط ایران و آمریکا گفت. حال که او مُرد، فرصت تفکری در باب اشاره‌ او به دست آمده است.

او گفت که ما (ایالات متحده) با دو ایران مواجه هستیم: ایران As a Cause (به عنوان یک نهضت)و ایران As a State (به عنوان یک دولت).
ما (واشنگتن) با ایران به عنوان یک دولت می‌توانیم همه نوع همکاری و تعامل را داشته باشیم، اما با ایران به عنوان یک نهضت هیچ سطحی از همگرایی را نمی‌توان متصور بود. با ایران به عنوان یک نهضت، هر نوع تلاشی برای همگرایی بی‌فایده است؛ به عنوان یک استراتژیست می‌توان گفت که صرفا باید تلاش‌ها را درجهت مدیریت تنش معطوف کرد. کیسینجر مُرد. اما نه تنها کیسینجر، بلکه بسیاری از استراتژیست‌های دیگر خارجی و ایرانی هم بر این نکته تاکید کرده‌اند که تا جمهوری اسلامی، انقلابی بماند، هیچ فضایی از همگرایی دایمی با ایالات متحده شکل نخواهد گرفت. ممکن است در مقاطعی رخدادهایی شکل گیرند، اما به هیچ عنوان دایمی نخواهد بود. به همین خاطر است که نقطه ثقل دکترین واشنگتن در قبال ایران اسلامی، استحاله است. به گونه‌ای که دیگر در بطن، اثری از انوار روح‌افزای انقلاب نباشد؛ هر چند که در صورت، نام‌هایی باقی بماند. کیسینجر مُرد. اما نه تنها کیسینجر که بسیاری از افراد دیگر هم پیش‌بینی کرده بودند که اسرائیل، آینده‌ای نخواهد داشت. اگر آمریکا به حمایت خود ادامه دهد، صرفا ساختار غصبی‌اش دیرتر محو می‌شود. اگر حمایت نکند، زودتر. هر چند که اثبات این امر نیاز به گفته‌های کسی مانند کیسینجر ندارد؛ که فرمود: المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ.


کیسینجر مُرد؛ اما حتی با آخرین تلاش‌های خود در ۱۰۰ سالگی هم نتوانست جلوی افول قدرت ایالات متحده را بگیرد. او زمانی قدرت را در دست داشت که واشنگتن، به معنای واقعی کلمه ابرقدرت بود. تنهایی تصمیم می‌گرفت، تنهایی اجرا می‌کرد، دیگران خواسته یا ناخواسته مشارکت می‌کردند یا مجبور به مشارکت می‌شدند. اما امروز در قبال پرونده‌های متعددی حتی بعضا نمی‌تواند اجماع‌سازی کند. اگر هزاران هزار کیسینجر دیگر هم می‌آمدند و می‌رفتند، نمی‌توانستند جلوی افول واشنگتن را بگیرند. باطل، ممکن است استقرار پیدا کند، اما ماندنی نیست. که فرمود: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.»


کیسینجر مُرد. اما اگر هزاران هزار استراتژیست سطح یک هم پشت سر هم قطار شوند و توان خود را جمع کنند و بخواهند ریشه‌ جمهوری اسلامی را قطع کنند، نتوانند. هزاران هزار کیسینجر، آمدند و رفتند اما این حرکت نورانی، گسترده‌تر شده و خواهد شد. چه کیسینجرها بخواهند و چه قدرتمندان دیگر نخواهند. حرکت انقلاب، با اتکا به مجاهدت شبانه‌روزی مخلصین-(همان کسانی که جور تنبلی دیگران را با کار شبانه‌روزی خود می‌کشند)-پیش خواهد رفت و این وعده خداست.که فرمود: «یُرِیدُونَ  لِیُطْفِئُوا  نُورَ اللَّهِ  بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ  نُورِهِ  وَ لَوْ  کَرِهَ  الْکَافِرُونَ»

 

برچسب ها: کسینجر انقلاب آمریکا رژیم صهونیستی
ارسال نظر
آخرین اخبار