بررسیهای دنیایاقتصاد از آخرین متن ویرایش شده مالیات بر عایدی سرمایه حاکی است، طراحان، یک «معافیت طلایی» برای «مالکیت بیش از یک واحدمسکونی و معادل تعداد اعضای خانواده» در نظر گرفته اند که با اسم رمز «معافیت فرد بالای ۱۸ سال مالک یک واحد مسکونی از پرداخت مالیات در صورت فروش بعد از دو سال از زمان مالکیت» در متن گنجانده شده است.
در کنار این معافیت بزرگ که اجازه «داشتن بیش از یک خانه به یک خانوار» را میدهد، در معافیتی دیگر، سرپرست خانوار نیز میتواند «دو واحد مسکونی داشته باشد و برای فروش خانه دوم خود بعداز دو سال»، از مالیات بر عایدی معاف شود. طراحان، اما به این دو بخشش قناعت نکرده اند و در قالب معافیت سوم، اگر همان اعضای خانواده که هر کدام یک خانه بهنام آنهاست، در کوتاه مدت (زیر دو سال)، بفروشند و بخرند (یک خانه را منتقل کنند و خانه دیگر را مالک شوند)، باز هم از مالیات بر عایدی معاف خواهند بود.
این سه چراغ سبز به «چندخانه ای ها» با اسم تعریفشده برای این طرح «مالیات بر سوداگری و سفته بازی» در تضاد است ضمن آنکه، هدف سیاستگذار را از اخذ این مالیات که «تنظیم بازار مسکن (قیمت خانه) از طریق کاهش تقاضای غیرمصرفی خرید آپارتمان و مهار معاملات مکرر» اعلام شده است نیز محقق نمیکند. به این ترتیب، برندگان چنین سیاستگذاری مالیاتی در بازار مسکن، همچون سیاست ناموفق اولی یعنی «مالیات بر خانه خالی»، همانهایی هستند که از نگاه سیاستگذار عامل تورم سازی این بخش شده اند.
دو گروه بازنده هستند
اما بازندگان مالیات بر عایدی، دو گروهی هستند که اتفاقا باید در امان باشند. این دو گروه دست کم از سال ۹۷ تاکنون از امواج جهشهای مکرر قیمت مسکن آسیب فراوان و بعضا جبران ناپذیر دیدند؛ یعنی خانه اولیها (مصرفیترین نوع تقاضا) و سازندگان (سرمایهگذاران ساختمانی).
خانه اولیها قدرت خرید را از دست دادند و سازندهها نیز چوب «رکود خریدهای مصرفی و افت تاریخی حجم معاملات مسکن» را خوردند و در نبود خریدار پایدار در بازار، امکان سرمایهگذاری مجدد ساختمانی را از دست دادند.
اما خانه اولیها چطور ضرر میکنند؟
بازار مسکن پس از استارت مالیات بر عایدی سرمایه با این مدل اشکال دار، در مسیری قرار میگیرد که از یکسو، «امکان خرید سرمایهای واحد مسکونی» از کانالهای خاص تدارک دیده شده -همان معافیتهای دوگانه- تضمین میشود و از سوی دیگر، چندخانه ایها به «نگهداری بلندمدت واحدهای مسکونی» برای کسب معافیت مالیاتی، تشویق خواهند شد و، چون در بلندمدت، رشد قیمت ملک نهتنها از تورم که از بازدهی خیلی از بازارها، با فاصله زیاد، بیشتر است، تشویق به این مدل «سرمایهگذاری ملکی» با ابزار مالیاتی، یعنی تحقق ضدهدف در سیاستگذاری برای بخش مسکن. چرا که در شرایطی که نگهداری بدون استفاده آپارتمان در بلندمدت هزینهای برای مالک ندارد، حتی بازار اجاره هم از این مسیر نفع نخواهد برد و مصرفکنندههای بازار مسکن آسیب خواهند دید.
با این حال، صاحب بیش از دو واحد مسکونی که هر دو ملک بهنام خودش است، اگر خانه دوم خود را زیر یکسال از زمان مالکیت بفروشد، مشمول مالیات میشود. مالیات تعریفشده بر عایدی سرمایه ملکی در حالت کلی بهصورت «نرخهای پلکانی ۵ درصد، ۱۰درصد و ۲۵ درصد» تعیین شده که دو نرخ اول تا سقف ۱۰۰ میلیون عایدی واقعی (حذف عایدی ناشی از تورم از کل عایدی) و نرخ سوم بیش از این رقم را شامل میشود. این نرخها برای مالکی که زیر یکسال، ملک دوم خود را بفروشد، با ۱۰درصد نرخ اضافه، اعمال میشود.