به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خطوط، چند روزی است که صحبت از رفع تحریم پولهای بلوکه شده ایران به گوش میرسد، اما همانطور که میدانیم هر نوع رفع مسدودی مستلزم توافقی است و چنانچه توافقی شده و پولی آزاد شود مصارف آن هم خود جای طرح مباحثی دارد که در اینباره دکتر محمود جامساز، اقتصاددان به روزنامه اقتصادوسازندگی توضیحاتی دادند.
جامساز در خصوص اینکه آیا میزان ریالی این پول توسط دولت از بانک مرکزی اخذ و خرج شده توضیح داد که این مبالغ قبلا توسط دولت از طریق بانک مرکزی پیش خور شده است، یعنی خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی امسال نسبت به سال گذشته ۲۰ درصد افزایش یافته است، لذا دولت ابتداء باید تکلیف خود را با داراییهای خارجی بانک مرکزی روشنکند.
این کارشناس اقتصادی در خصوص ارتباط بانک مرکزی و دولت گفت: شاکله معیوب ارتباط دولت و بانک مرکزی به نحوی است که بانک مرکزی زیر نظر دولت قرار دارد و مرجعی هم نیست که پیگیری کند و دولت را مورد پرسش قرار دهد لذا چنانچه منابع مسدودی ایران آزاد شود فعلا” محل هزینه کرد آن نامشخص است. زیرا معضلات اقتصادی و اجتماعی و کمبود بودجه دولت و هزینههای برون مرزی و چالشهای بهداشتی و زیست محیطی و مطالبات انباشت شده مردم که در شکل اعتراضات میدانی گسترش یافته از منظر کمی وکیفی آنقدر وسیع است که چنانچه تمام ذخائر مسدود شده ایران که میزان آن به درستی آشکار نیست هم با فرض بسیار خوشبینانه آزاد شود مسلما” برای تأمین و رفع این معضلات کافی به نظر نمیرسد. بسامان کردن اقتصاد علاوه بر منابع مالی مستلزم مدیریت مبتنی بر خردوزی و دانائی و وجود بستری مطلوب و عاری از فساد جهت اجرای تصمیمات کارا و صحیح است که متأسفانه فعلا” از چنین شرایطی بی بهر ه ایم.
جامساز در مورد امکان دستیابی به توافق ادامه داد: اخیرا از منابع خبری شنیده شده که آمریکا و ایران به توافق دوسالهای رسیده اند که به موجب آن آمریکا تحریمهای ترامپی را بردارد و جمهوری اسلامی نیز مقدار اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد را به روسیه ارسال کند البته این توافق قطعا” نکات مهم دیگری را هم در بر میگیرد، اما افشاء نشده است. ضمنا” صحت و سقم این توافق هم به دلیل رسمیت نیافتن محل تردید است. زیرا علیرغم گفته تیم ایرانی که پیشرفتهای بسیار خوبی انجام شده، اما طرفهای آمریکائی روند مذاکرات را با توجه به محدودیت زمانی بسیار کند ارزیابی کرده اند؛ و حتی یکی از سناتورهای با نفوذ آمریکائی گفته است شاید توافقی صورت نگیرد یکی از دلایل کندی مذاکرات عدم تسلط تیم دیپلماسی ایران به زبان انگلیسی است، زیرا باید مباحث مطروحه یکبار از انگلیسی به فارسی و یکبار هم از فارسی به انگلیسی ترجمه شود که فی الواقع وقت مفید مذاکرات را به نصف تقلیل میدهد، اما دلیل دیگری که آمریکائیها مطرح میکنند وقت کشی تعمدی تیم ایرانی است که قصد دارد با کاهش مدت زمان گریز هستهای امتیازات بیشتری را اخذ کند. به زعم آمریکائیها سرعت روند هستهای ایران در همین دوران مذاکرات بیش از روند مذاکرات بوده است. از دیگر دلائل کندی مذاکرات را باید به عدم حضور نمایندگان آمریکا در این نشستها معطوف کرد، زیرا فی الواقع طرف اصلی مذاکرات آمریکاست نه کشورهای ۱+۴، زیرا نه آنان از برجام خارج شدند و نه بر علیه ایران تحریمی اعمال کردند. حتی اروپا با سازوکار اینستکس تلاش کرد تا بنحوی برجام را احیاء کند و یا چین پیشنهاد خرید روزی یک میلیون بشکه از نفت ایران را بمنظور یک توافق موقت داد که عملی نشد.
به اعتقاد من همه اطرافبرجام حتی آمریکا در حال حاضر مایل به دستیابی به یک توافق هستند، اما با کم و کیفی متفاوت. اما آنچه تحقق توافق را هرچند حداقلی ممکن نساخته شروط متقابل ایران و آمریکاست. ایران خواستار لغو تمام تحریمها اعم از تحریمهای حداکثری ترامپ وتحریمهای تسلیحاتیو حقوق بشری کاتسا و تحریمهای برجامی و همچنین برداشتن تحریمها از اشخاص حقیقی و حقوقی که شامل بسیاری از مقامات و برخی نهادهای نظامی میشوند و راستی آزمائی آنها استفاده از U- turn دلاری و همچنین اخذ تضمینهای مؤثر از آمریکا مبنی بر پایبندی به توافق و عدم خروج از آنست، اینها مطالباتی است که جمهوری اسلامی ایران مطرح نموده که بسیاری از آنها از اختیارات بایدن خارج است ضمن آنکه توافق برسر برخی از این مطالبات موقعیت بایدن را برای انتخابات آینده تضعیف میکند. در مقابل آمریکا خواستار توقف برنامه هستهای ایران، معدوم کردن سانتروفیوژهای به ویژه نسل ششم و ورورد به مباحث تسلیحات موشکی است که با مقاومت ایران روبروست. به هر حال گرچه هر دو طرف از برخی از خواستهای خود عقب نشته اند، اما به اعتقاد بنده اختلافات به حدی است که بدون حضور مستقیم آمریکا در مذاکرات رو در رو نتیجهای حاصل نخواهد، بنظر میرسد هر دو طرف به اهمیت مذاکرات رو در رو آگاهند و بطور ضمنی در این مورد افکار و اندیشههای آنان بهم نزدیک شده است.
وزیر امور خارجه و دبیر شورای امنیت ملی نیز تلویحا” باین موضوع اشاره کردند، اما مورد اعتراض اصولگرایان تند روی همیشه مخالف برجام قرار گرفتند ضمن اینکه در حین مذاکرات تحرکات ژئوپلیتیک منطقه هم که از سوی اصولگرایان حمایت میشود نیزبر مذاکرات بی تأثیر نیست. در آمریکا هم از سوی برخی از نمایندگان دو جناح در کنگره نظرات مساعدی در مورد مذاکرات رودر رو با جمهوری اسلامی ابراز نمیشود. علی ایحال فرصت چندانی باقی نیست. لازمه دستیابی به توافق حداقلی هم مستلزم مذاکرات رو درروی ۱+۵ با ایران است در غیر اینصورت علیرغم تلاش چین و روسیه که البته هریک به دنبال منافع اقتصادی و امنیتی و استراتژیک خود پس از توافقند به توافق امیدی نیست و ممکن است شوربختانه این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع گردد که تبعات آن برای جمهوری اسلامی خوشآیند نیست.